امروز سه شنبه , 27 خرداد 1404
پاسخگویی (حتی ایام تعطیل)
-
فروشنده :
پی دی اف داک
-
- کد فایل : 66619
- فرمت فایل دانلودی : DOX
- تعداد مشاهده : 6
آخرین فایل ها
- بیشتر -دانلود مقاله همایشی بررسی توانایی یادگیری ریاضی بر اساس مولفه های خلاقیت و تیز هوشی در دانش آموزان ابتدایی
دانلود مقاله همایشی بررسی توانایی یادگیری ریاضی بر اساس مولفه های خلاقیت و تیز هوشی در دانش آموزان ابتدایی

دانلود مقاله همایشی بررسی توانایی یادگیری ریاضی بر اساس مولفه های خلاقیت و تیز هوشی در دانش آموزان ابتدایی در 16 صفحه ورد از وبسایت پی دی اف داک قابل خرید است
چکیده
در این مقاله به بررسی تأثیر متغیرهای خلاقیت و تیپ شخصیتی بر استعداد ریاضی در دانش آموزان تیزهوش پرداخته شده است. سوال اصلی این است که آیا خلاقیت و تیپ شخصیتی دانش آموزان تیزهوش میتواند پیشبینیکنندهای برای استعدادهای ریاضی آنها باشد یا خیر. برای پاسخ به این سوال، تحقیقات متعددی انجام شدهاند که شامل ارزیابی خلاقیت و تیپ شخصیتی دانشآموزان تیزهوش و ارتباط آنها با عملکرد ریاضیشان است. ابزارهای مختلفی برای سنجش خلاقیت، از جمله آزمونهای تفکر خلاق و تولید ایده؛ و برای تیپ شخصیتی، از جمله پرسشنامههایی مانند MBTI (شاخص نوع شخصیت مایرز-بریگز) استفاده شده است. یافتهها نشان میدهند که هر دو متغیر خلاقیت و تیپ شخصیتی میتوانند در پیشبینی استعدادهای ریاضی دانشآموزان تیزهوش نقش داشته باشند. دانشآموزانی که در آزمونهای خلاقیت نمرههای بالاتری کسب میکنند، اغلب در ریاضیات نیز عملکرد بهتری دارند. همچنین، تیپهای شخصیتی معینی، مانند آنهایی که بر اساس MBTI در گروههای معینی قرار میگیرند، ممکن است تمایل بیشتری به اکتشاف در حوزههای خاص، از جمله ریاضیات داشته باشند. با این وجود، اهمیت سایر عوامل موئلفه مانند محیط تحصیلی، سطح تعهد و پشتکار دانشآموزان و همچنین نقش استعدادهای ذاتی و تواناییهای فردی نیز نباید نادیده گرفته شود. در مجموع، این تحقیق پتانسیل ارتقاء تواناییهای ریاضی دانشآموزان تیزهوش از طریق شناسایی و پرورش عوامل کلیدی مرتبط با خلاقیت و تیپ شخصیتی را نشان میدهد.
کلمات کلیدی: ریاضی. خلاقیت. تیپ شخصیتی . دانش آموزان تیزهوش
1. مقدمه
مفهوم هوش در حوزه مطالعات روانشناختی محوریت پیدا کرده است و در تحقیقات بسیاری از جنبه های زندگی نفوذ کرده است. طی سالها، محققان نظریههای متعددی را ارائه کردهاند که سعی کردهاند ماهیت و اهمیت هوش را از طریق مدلهای مختلف توضیح دهند. هدف اولیه از اندازه گیری هوش، تعیین تنظیمات آموزشی بهینه برای دانش آموزان معمولی و غیر معمول با استفاده از نمرات هوش برای پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان (از این پس به سادگی "عملکرد") بود. تمایز عملکرد دانشآموزان تیزهوش و سایر دانشآموزان از آن زمان به نقطهای حیاتی برای بسیاری از محققان تبدیل شده است. آیا دانش آموزان تیزهوش کسانی هستند که ضریب هوشی بالایی دارند؟ اگر دانشآموزان تیزهوش کسانی هستند که هوش بالایی از خود نشان میدهند، چه عواملی در واریانس عملکرد در بین آنها نقش دارد؟
مککلین و فایفر (2012) بیان کردهاند که برای بیش از 100 سال، دانشآموزان با استعداد با نمرات بهدستآمده در آزمونهای هوش شناسایی میشوند. داتون، ته نیژنهویس و رویواینن (2014) پیشنهاد کرده اند که نمرات هوش بالا ممکن است عملکرد تحصیلی بالا را بیشتر از نمرات هوش پایین پیش بینی کند، اما این یک قانون کلی نیست.
هوش همانطور که با نمرات IQ نشان می دهد حدود 25٪ تا 50٪ از واریانس عملکرد دانش آموزان را پیش بینی می کند (فرناندز، 2007; گومز، گولینو و منزز، 2014). با این حال، در حالی که یک عامل مهم و یک پیشبینیکننده خوب در کلاس است، ضریب هوشی برای توضیح تغییرات در عملکرد دانشآموز یا موفقیت در دنیای واقعی کافی نیست (نیسبت، 2009؛ وورل، 2009). در دوران کودکی، به نظر میرسد که هوش به اندازه کافی عملکرد مدرسه را در دانشآموزان توضیح میدهد، اما با شروع گذار به دوره نوجوانی، سایر متغیرهای غیرشناختی ممکن است به همان اندازه برای توضیح عملکرد دانشآموز مرتبط باشند (هبرت، 2011؛ کاپ و ون در فلیر، 2012).
به طور کلی پذیرفته شده است که موفقیت در زمینه های مختلف زندگی به طیف وسیع تری از توانایی ها نسبت به آنچه آزمون های هوش مرسوم اندازه گیری می کنند، بستگی دارد. این با چندین مدل مدرن تعاملی استعداد سازگار است که مفهوم هوش را به عنوان یک ساختار پیچیده که متشکل از عوامل مختلف شناختی، عاطفی، اجتماعی و محیطی است ارائه میکند (مانند هلر، پرتل، و لیم، 2005؛ زیگلر و استوگر، 2007). بر اساس چنین مدلهایی، رشد عملکرد دانشآموز با استعداد مستلزم تعامل بین عوامل شناختی و غیرشناختی، علاوه بر حوزههایی است که استعداد در آن ظاهر میشود. این عوامل ممکن است تأثیرات بزرگی داشته باشند یا سهم نسبی متفاوتی در توسعه عملکرد دانش آموزان با استعداد داشته باشند.
علاقه به مفهوم هوش چند بعدی در سال های اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته است. بنابراین، محققان سعی کردهاند نقش هوش هیجانی را پیشبینی و توضیح دهند (دی هارو گارسیا و کوستا، 2014؛ جیمنز-مورالس و لوپز-زافرا، 2013)، هوش اجتماعی (بویاتزیس، گود، و ماسا، 2012)، موفق هوش (ماندلمن، باربات، و گریگورنکو، 2015; استرنبرگ و همکاران، 2014) و نظریه های ضمنی هوش (Blackwell, Trzesniewski, & Dweck, 2007؛ Todor, 2014) در عملکرد دانش آموزان است.
پژوهش حاضر به بررسی تغییرات در عملکرد دانشآموزان بهعنوان یک متغیر وابسته با توجه به تفاوتهای پروفایل دانشآموزان تیزهوش در هوش هیجانی، هوش اجتماعی، هوش تحلیلی، هوش خلاق، هوش عملی و نظریههای ضمنی هوش بهعنوان متغیرهای مستقل پرداخته است. علاوه بر این، با هدف شناسایی تأثیر مستقیم این متغیرها بر عملکرد دانشآموزان تیزهوش انجام شد. هدف اصلی این مطالعه ایجاد مدلی از تأثیرات نسبی این متغیرها بر رشد عملکرد دانش آموزان تیزهوش بود.
2.کارایی
عملکرد مهمترین شاخص برای سنجش کیفیت آموزش و تعالی دانش آموزان است که نماینده رهبران آینده و کسانی هستند که قرار است مسئولیت توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه را بر عهده بگیرند. در نتیجه، عملکرد دانشآموزان امروز در جامعه ما تحت نظارت بیسابقهای قرار گرفته است. مؤسسات دانشگاهی به طور فزاینده ای عملکرد دانش آموزان را به طور گسترده تری نسبت به دستاوردهای فکری سنتی در نظر گرفته اند. به طور خاص، مفهوم عملکرد اکنون شامل مهارتهای نرم، مانند برخورد با دیگران و ویژگیهای شخصی، همراه با تواناییهای شناختی دانشآموزان است (کاپلان، ساترفیلد، و کینگتون،